فضولی ممنوع!!!

salam.... be veblage man khosh oomadid...☺ man in veblag ro baraye shoma sakhtam... pas nazaratetoon ro baraye behtar shodan in veb begid♥ nazar yadetoon nare

 
 

اخه شما دهه هفتادی ها چی میفهمین...؟
ارسال شده در چهار شنبه 30 مرداد 1392برچسب:, - 21:55


نويسنده helia

 


تروووووول.....
ارسال شده در چهار شنبه 30 مرداد 1392برچسب:, - 21:52

 

 

 

 


نويسنده helia

 


این گشت ارشاد...
ارسال شده در سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, - 22:3

زنگ که بزنی آتش نشانی نیم ساعت بعد با سلام و صلوات می رسه!!!

اما زنگ بزن گشت ارشاد بگو همسایه روبرویی پارتی گرفته اونم مختلط، قبل از این که گوشی را بگذاری سرجاش، با سه تانک و ۲ هلیکوپتر از زمین و هوا می ریزن اونجا !!!


نويسنده helia

 


سوتی دانشجو ها...
ارسال شده در سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, - 22:2

یه استاد دانشگاهی بود هر سری میومد سر کلاس به دختر ها تیکه می انداخت. یه روز دخترا تصمیم گرفتن با اولین تیکه ای که انداخت از کلاس برن بیرون...

قضیه به گوش استاد رسید

(میدونیدکه توسط عده ای از آقا پسرهای جان بر کف!!!!)

جلسه بعد استاد کمی دیر اومدسر کلاس و برای توجیه دیر آمدنش گفت:از انقلاب داشتم میومدم دیدم یه صف طولانی از دخترا تشکیل شده تعجب کردم رفتم جلو پرسیدم چی شده؟ دخترا گفتند:با کارت دانشجویی شوهر میدن!!!

دختر خانوم ها پاشدند که برن بیرون استاد گفت کجا میرید؟ وقتش تموم شد تا ساعت 10 بود!تمام کلاس رفت تو هوا!!!!!!


نويسنده helia

 


اس عکسی...
ارسال شده در سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, - 21:59
\/_\/
(="o"=)
(")(")
من پیشیه ملوسم
میتونم تورو ببوسم؟
 

************************************

/\
|
\O/
این میدونی کیه؟ خوب تویی دیگه از خوشی رسیدن اس ام اس من داری جفتک میزنی
 

************************************

1
.
2
.
3
تموم شد!

^^
((@@))
\ /
(**)

تو هم خوش عکسیا!!!!

************************************

l-----l-
l ". o
l /l\
l JL
l
ببین از بس اس ام اس ندادی خودمو دار زدم!
 

************************************

\@. . .
+ (
/@. . .
گوشیتو كج بگیر ، ببین از دوریت چی میكشم!
 

************************************

.:ΞΞΞ:. " " .:ΞΞΞ:.
":ΞΞΞΞ:.o.:ΞΞΞΞ:"
:ΞΞΞΞ¥ΞΞΞΞ:
":ΞΞ:-"!"-:ΞΞ:"
این پروانه از راه دور میاد و میخواد بهت بگه خیلی گلی .
 

************************************

& _&&&&&
اگه گفتی اینا چی هستن؟
زحمت نکش! این خانواده اردک هاست. اون هم تویی که تنها موندی! (جوجه اردک زشت)
 

نويسنده helia

 


اخر و عاقبت تفکیک جنسیتی...
ارسال شده در سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, - 21:57
 
بعد از اجرای موفقیت آمیز طرح تفکیک جنسیتی در سراسر اماکن خصوصی و عمومی کشور ؛ به بررسی روند رشد و نمو یک کودک (پسر) از مهد کودک تا پیری میپردازیم :


اسم کودک را جواد در نظر میگیریم که همراه با همکلاسی خود به نام رضا در حال برگشت از مهد کودک است.

1) در مسیر برگشت از مهد کودک :

لضا لضا (همان رضا ) مامانم میخواد لنج (گنج) طلا بیاره ها !

رضا : مامان چیه ؟!

۲) ۳ سال بعد در مسیر رفت به مدرسه داخل سرویس مدرسه

راننده رو به بچه های داخل سرویس : همه زود چشاشونو ببندن داریم از کنار یه مدرسه دخترانه رد میشیم!

جواد : رضا رضا ، دخترچیه ؟

۳ ) ۵ سال بعد از ۳ سال ؛ زنگ تفریح ؛ مدرسه راهنمایی

رضا : جواد من دیشب از بالای پشت بوم یه چیزی تو حیاط خونه همسایه دیدم.

جواد : چی ؟

رضا : دختر ! دختر ! بالاخره دیدم


نويسنده helia

 


حکایت من و بابام...
ارسال شده در سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, - 21:56

چن وقت پيش دم در موسسه زبان منتظر بابام بودم بياد دنبالم نيم ساعت شد نيومد. منم خو بيکار نيستم پياده راهو اومدم. رسيدم سر کوچه،ماشين بابامو ديدم داره مياد سمتم.

 

مثه چي پريدم جلوش ميگم چرا نيومدي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

ميگه داشتم تلویزیون میدیدم يادم رفت !!

 

گفتم پس چی شد اومدی بالاخره؟!

 

گفت یهو راز بقا شروع شد ياد تو افتادم

...

من :||||||||

 

راز بقا :||||||


نويسنده helia

 


شناخت زنان...
ارسال شده در سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, - 21:54

ﭘﺴﺮ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺍﻣﺸﺐ ﮐﺠﺎ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ؟

ﺩﺧﺘﺮ : ﻫﺮﺟﺎ ﺗﻮ ﺑﮕﯽ ﻋﺸﻘﻢ !

ﭘﺴﺮ : ﺑﺮﯾﻢ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ؟

ﺩﺧﺘﺮ : ﻧــــَـــه ﺭﮊﯾﻤﻢ !

ﭘﺴﺮ : ﺧﺐ ﺑﺮﯾﻢ ﮐﺒﺎﺏ ﺑﺰﻧﯿﻢ ﺍﻣﺸﺐ ؟

ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺧﻮﺭﺩﻡ !

ﭘﺴﺮ : ﺑﺮﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﮐﻪ ﺗﺎﺯ ﺑﺎﺯ ﺷﺪﺩﺩﺩﻩ ؟ ﻧﻈﺮﺕ ﭼﯿﻪ ؟

ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺩﻭﺭه !

ﭘﺴﺮ : ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺮﯾﻢ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭽﯽ ﻫﺎﺕ ﺩﺍﮒ ﺑﺰﻧﯿﻢ ؟

ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﯾﺸﺸﺸﺶ !!۱ ﻣﻦ ﺳﺎﻧﺪوﯾﭻ ﻭ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭ ﭼﯿﺰﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻡ !

ﭘﺴﺮ : ﭘﺲ ﺑﻼﺍﺍﺍﺍﺧﺮﻫﻬﻬﻬﻬﻪ چیکار ﮐﻨﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﻢ ؟

ﺩﺧﺘﺮ : ﻫﺮﭼﯽ ﺗﻮ ﺑﮕﯽ ﻋﺸﻘﻢ !!!

ﺗﻼﺵ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺯﻧﺎﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﯽ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍست …


نويسنده helia

 


عاقبت تعریف کردن از خانم ها...
ارسال شده در سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, - 21:10

مرد: عزیزم از وقتی میری ورزش هیکلت خیلی قشنگ شده!
زن: از اولشم هیکلم قشنـــــــــــــــگ بووووووود!
مرد: اون که ۱۰۰%… هیکلت همیشه قشنگ بوده…
اصلاً من هیکلت رو روز اول دیدم خیلی خوشم اومد…!
زن: یعنی به خاطر هیکلم، فقط با من ازدواج کردی ؟
خیلی هیــــــــــــزی!
مرد: نه عزیزم، عاشق اخلاقت شدم که باهات دوست شدم…
هیکلت واسم مهم نبود!
زن: یعنی چی؟!
پس این همه ورزش میرم، برای کی میرم برا عمم؟!
هیکلم برات مهم نیست؟!!
مرد: عزیزم، موقع دوست شدن مهم نبود، الان که هست…!
زن: یعنی الان میرم ورزش، برات بی اهمیت میشم؟!!
مرد: فدات شم، قربونت بشم، همه چیزت، تمام وجودت، همه خصوصیاتت، برام مهمه!
زن : یعنی باید همه خصوصیات خوب رو داشته باشم که دوستم داشته باشی؟
خیلی نامردی…
چیه پای کسی درمیونه؟؟!!
مرد: بابا، جان مادرت بیخیال شو، چه غلطی کردیم تعریفتو کردیماااا؟؟!!
زن: دیدی… دیدی…
پس از اول درست حدس زدم که یه ریگی تو کفشته که داری ازم تعریف می کنی؟!
برو از جلو چشام دور شو…
یه چند ساعت نمی خوام قیافتو ببینم…


نويسنده helia

 


این مامانا...
ارسال شده در سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, - 21:7


نويسنده helia

 



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 14 صفحه بعد